فیلم هانقد و بررسی

نقد فیلم (2023) barbie

امان از دکان ایدئولوژی

امتیاز : دو از چهار

باربی محصول ۲۰۲۳ ساخته مشترک زوج مطرح سینما نوآ بابمبک و گرتا گرویک و در عین حال تولید مشترک کمپانی‌های متل و برادران وارنر می‌باشد. حال سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که محصول نهایی آیا حاصل دیدگاه و نظر گرتا گرویک و بامبک است یا نتیجه خط مشی تعیین شده  از جانب تهیه کنندگان ، حقیقت این است که کمپانی متل هرگز نمی‌توانست تبلیغی بهتر از باربی برای خود متصور باشد فیلم چنان با زیرکی در پس تمام شعارهای فمنیستی اش عروسک باربی را در نهایت از تمام اتهام‌های زن ستیزانه‌اش و رویکردهای ترویج نگاه کالایی به زن تبرئه می‌کند که فرد حیرت می‌کند

از همان ابتدا که اخبار فیلم پیش از اکران منتشر می‌شد ، می‌توان متصور بود که باربی قرار است فیلمی باشد که نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند از یک طرف حضور مارگو رابی و رایان گاسلینگ در فیلم و از طرف دیگر داستان کنجکاو برانگیز فیلم که اصلاً چطور قرار است از یک عروسک بدون پیش زمینه داستانی فیلم سینمایی تولید کنند در کنار این‌ها تصاویری که در حین تولید فیلم منتشر می‌شد و آن اشباع رنگ صورتی در جای جای صحنه ها همگی کنجکاوی مخاطب را می‌توانست  تحریک کند.  اما آیا خود فیلم منهای حواشی و محتوای مورد ادعای خود اثری قابل احترام است؟ در عمل می‌بینیم که خیر متاسفانه باربی گیج‌تر و از هم گسیخته‌تر از آن است که بتواند حرف واحدی در چنته خود داشته باشد چه برسد به ابن که حالا بخواهیم ببینیم که حرفش را توانسته بزند یا نه .

در عرصه نقد فیلم‌ها یکی از گفتمان‌هایی که همواره بر آن تاکید می‌شود این است که آیا فیلم توانسته با استفاده از تکنیک‌های سازندگان خود به آن حرف خودش برسد یا خیر اما مشکل باربی اینجاست که یک قدم عقب‌تر است و سوال این جاست که اصلاً خود حرفش چیست باربی برخلاف ظاهر ساختارشکنانه‌اش اتفاقاً بسیار محافظه‌کارانه‌تر از آن است که بخواهد نقدی بر مردسالاری جامعه آمریکا باشد در واقع باربی سعیش بر این بوده که همه را راضی نگه دارد و به همین دلیل نتوانسته که به آن مقصودش که تکریم مقام زن است برسد نتیجه کار می‌شود اینکه فقط دعوا و مباحثه بین طیف‌های فمینیست و مخالفان آنها به وجود بیاید بدون آنکه خوراک این دعوا از درون فیلم استخراج شود و هرچه هست الصاقاتی است که از بیرون مجبوریم به آن اضافه کنیم به همین خاطر در این مطلب به جای اینکه به خود فیلم بپردازم بیشتر دوست دارم که چرایی رسیدن فیلم باربی به این نقطه را دنبال کنم در واقع نکته ماجرا اینجاست که باربی را نمی‌توان یک اثر مستقل در نظر گرفت گرویک در فیلم‌های قبلی خود بسیار بیشتر خودش است تا این فیلم. در اینجا سیطره کمپانی‌های سرمایه‌گذار بر رویکردهای هنری فیلم را بیشتر شاهدیم، صاحبان سرمایه‌ای که اتفاقاً اصلاً دغدغه wokism را ندارند و این سودآوری از این جریان است که برایشان جالب‌تر است و به قول معروف از آب می‌خواهند کره بگیرند. معضلی که امروزه اتفاقاً آفت صنعت سینماست و حتی در حالت کلی همه ابعاد دیگر هنر را دچار خود کرده بدین صورت که تصمیم گیرندگان بالادستی رویکردی ریاکارانه را در تولیدات خود دنبال می‌کنند و به نوعی تنها و تنها پیروی از مد است که آنها را وادار می‌کند تا به مسائل مربوط به اقلیت‌ها بپردازند با این حربه هم آن پز روشنفکرانه و پیشگامانه خود را می‌تواند داشته باشند و هم از قبل آن سودآوری خود را ضمانت کرده‌اند. در عین حال به ضرس قاطع می‌توانم بگویم، اتفاقاً بسیار هم در پس پرده، تمام ذهنیت‌ها با همان رویکردهای تبعیض آمیز حضور قدرتمند خود را دارند.

نکته اینجا این است که مشکل در حضور منفی نگاه مردانه در مناسبات اجتماعی است، نه حضور فیزیکی خود مردان. برخلاف آنچه که در فیلم باربی می‌بینیم که مشتی مرد ابله هیئت مدیره کمپانی متل را تشکیل می‌دهند جالب می شود که بدانیم از ده عضو حال حاضر هیئت مدیره متل پنج نفر را زنان تشکیل می دهند، پس تمام نقدهایی که در فیلم آنقدر علناً به عروسک باربی و نمایندگی سکسیسم کردن آن وارد کردند را نمی‌توانیم فقط به مردان نسبت دهیم همانطور که جلوتر گفتیم این نگرش مردانه است که دلیل آن است و مرد و زن هم ندارد. مشکل بخشی از فمینیسم آمریکا و به تبع آن بقیه جهان که از آن رنج می‌برد این است که همه می‌خواهند مرد باشند در حالی که این عدم تعادل زنانگیست که دنیای امروز به آن نیاز دارد.

از معدود قسمت‌های باربی که حرف درستی را می‌زد این نکته بود که دنیای باربی ها که یک جامعه مادر سالار بود (که البته در واقع پدرسالار بود) همان مشکلاتی را داشت که دنیای واقعی از آن رنج می‌برد دنیایی که انحصارش در دست یک جنسیت بود و این زن سالارانه نیست بلکه همان مرد سالاریست تنها با پوسته زنانه، زنانگی واقعی در تقسیم کردن‌ها و به اشتراک گذاشتن‌هاست و این همان حلقه گمشده‌ای است که باید دنبال آن باشیم، تقویت زنانگی در خود چه برای مرد و چه برای زن‌ها تا بتوانیم به آن تعادل مطلوب برسیم. اما برگردیم به خود فیلم، این همه صحبتی که کردیم آیا به خود فیلم مرتبط بود؟ آیا یافته‌ها و گفته‌هایی بود که از فیلم استخراج کردیم؟ خیر این معضل اصلی باربی است. باربی را نمی‌شود از درون به بیرون نگاه کرد نمی‌توان گفت که همچون کلافیست که سررشته‌اش را بگیری به نقطه نظر خاصی می‌توان رسید تنها نقطه نظری که باربی دارد این است که می‌گوید الان دیگر هرجور که شما دلتان بخواهد می‌توانید عروسک داشته باشید با هر سلیقه‌ای برای شما عروسک تولید می‌کنیم از باربی افسرده بگیر تا جذاب و خوش هیکل و آن‌طور ها هم که فکر می‌کنید افراد دست‌اندر کار سکسیست و پدرسوخته نیستند، حتی روث هندلر مادر معنوی باربی هم که خودش سنگ بنای اولیه این عروسک را گذاشته یک پیرزن گوگولی است که اگر هم تخلف مالیاتی داشته ولی باز هم چیزی از مهربانی آن کم نمی‌کند.

 

برای همین است که می‌گویم باربی فارغ از فیلم سینمایی بودن بهترین تبلیغی است که متل می‌توانست برای خودش متصور باشد در حدی که در مراسم اسکار هم جیمی کیمل از گرتا گربیک برای ساخت باربی به خاطر این تشکر می‌کند که با دیدن فیلمش حالا برای دخترم عروسک باربی می‌توانم بخرم “چقدر عالی” و چقدر عالی برای متل!

نویسنده : امیرحسین رمضانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا