نقد و بررسی

نقد فیلم کشتی‌گیر (The Wrestler) 2008 از سینمارنا

مرثیه‌ای بر یک دوران

3.5 از 4

رندی رابینسون معروف به رم (قوچ) با بازی میکی رورک یک کشتی‌گیر حرفه‌ای است که سال‌های قبل برای خود شهرتی داشته و اکنون پس از سالخوردگی و مصدومیت‌های فراوان از دوران اوج خود فاصله گرفته و زندگی را در تنگدستی به سر می‌برد و امورات خود را با کارگری در یک فروشگاه و انجام مسابقات کشتی کج محلی و رده پایین می‌گذراند. حالا پس از تحمل رنج‌های فراوان از زندگی که دارد، تصمیم می‌گیرد تا بار دیگر با وجود ناراحتی قلبی شدید مسابقه‌ای با رقیب سال‌های جوانی خود ترتیب داده تا ایام درخشان گذشته خود را زنده کند.

یک مسئله‌ای که در فیلم کشتی‌گیر باید به آن توجه کنیم این است که این فیلم در وهله اول داستان کشتی کج است. آیا کشتی کج یک ورزش است؟ صد در صد! اما در عین حال در زمره تئاترهای نمایشی قرار می‌گیرد. ورزشکاران در این حرفه برخلاف بقیه رشته‌ها که بر اساس رقابت‌های ورزشی قضاوت می‌شوند، بر اساس توانایی‌های نمایشی‌شان است که می‌توانند رشد کنند و به شهرت و موفقیت برسند. بنابراین شخصیت رندی در واقع یک ستاره است، یک راک استار که دوران پرشکوه خود را داشته بنابراین انگیزه‌اش برای برگشتن به میادین صرفاً نپذیرفتن ناتوانایی‌های فیزیکی‌اش نیست. رندی قوچ همچون ستاره‌ای است که آنقدر باید بتابد تا ناگهان خاموش شود او نمی‌تواند با به آرامی فراموش شدن خود کنار بیاید. کشتی کج به او جایگاهی در جوانی داده که اکنون باعث دگماتیسم وی شده. رندی باید ستاره باشد چون کار دیگری غیر از درخشیدن نمی‌داند!

البته که قهرمان قصه از همان ابتدا به باور صد‌ درصدی خود نمی‌رسد بلکه در طی روند فیلم، رندی سعی می‌کند تا مسیرهای دیگری را هم امتحان کند. او سعی خودش را می‌کند تا رابطه‌ی از هم پاشیده با دخترش را ترمیم کند و نقش پدری را برای وی دوباره از سر بگیرد. اما در زندگی بعضی چیزها هستند که وقتی فرصتش از دست می‌رود دیگر جایی برای جبران نمی‌گذارد. علی رغم اینکه استفانی دختر رندی سعی می‌کند تا فرصت دوباره‌ای را به پدرش بدهد اما کوتاهی و اشتباهات دوباره پدر که تکرار می‌شود، دیگر توان و تحمل این را ندارد که این چرخه را از نو تکرار کند. اینجا عنصر خانواده است که وی را برای برگشت دوباره به عرصه حرفه‌ای سوق می‌دهد. از طرف دیگر وقتی رندی تصمیم تصمیم می‌گیرد کار فروشندگی در فروشگاه را به عنوان وسیله امرار معاش خود انتخاب کند، با وجود شروع امیدوار کننده‌ای که دارد به سرعت کنترل خود را در مواجهه با مردم به عنوان یک فروشنده و کارگر خرد از دست می‌دهد و عطای کار را به لقایش می‌بخشد. (عنصر اجتماع) از سوی دیگر پولی هم برای ادامه دادن باقی نمانده پس تنها راه باقیمانده برگشتن به میادین مسابقات به هر قیمتی است.

در این میان تنها نقطه روشن زندگی رندی، کسیدی است. زن میانسالی که در یک کلاب شبانه رقصنده است و با وی وارد یک رابطه عاطفی می‌شود. در ارتباط کسیدی و رندی یک فصل مشترک وجود دارد. اینکه هر دو فروشنده نوعی نمایش به مشتریان هستند. این تضاد در زندگی شخصی و کاری برای کسیدی و رندی احتمالاً همان نقطه مشترکی است که موجب می‌شود نسبت به هم احساس درک داشته باشند و با وجودی که در نهایت حتی کسیدی هم به خاطر دغدغه‌هایی که به عنوان یک مادر دارد، مردی مثل رندی را رد می‌کند ولی باز در انتها تنها اوست که در سکانس پایانی این مرثیه در کنار قهرمان داستان حضور پیدا می‌کند.

کشتی‌گیر به طرز کنایه آمیزی به طور موازی داستان میکی رورک را هم روایت می‌کند ستاره افول کرده هالیوود که فیلم کشتی‌گیر باعث شد تا دوباره بدرخشد. رورک و رندی در کشتی‌گیر به طور حیرت انگیزی از هم تفکیک ناپذیرند و انتخاب او به عنوان بازیگر اصلی درست‌ترین تصمیمی بود که سازندگان فیلم انجام دادند. رورک با بازی درخشان خود به زیبایی خستگی، تنهایی و غرور درهم شکسته رندی را به نمایش می‌گذارد. انتخاب درخشان دیگر آرنوفسکی انتخاب مریسا تومی برای کسیدی است. ذات شغل کسیدی بر خلاف ظاهر معصوم اوست و کار بزرگ تومی در اجرای این نقش توانایی در تفکیک کردن دو وجهه متضاد کاراکترش است.

سوای این نکات کشتی‌گیر از این منظر هم حائز اهمیت است که تصویر بسیار جالبی از صنعت کشتی حرفه‌ای یا همان کشتی کج ارائه می‌دهد فیلم از تمام زوایای ممکن به این رشته نگاه می‌کند تمرینات، آماده سازی‌های افراد پشت صحنه، هماهنگی‌های قبلی ورزشکاران جوانی که در ابتدای مسیرشان هستند و یا بازنشستگانی که از چرخه کاری کنار رفته‌اند و حالا صرفاً برای هواداران امضا می‌فروشند. از این لحاظ کشتی‌گیر برای کسانی که خواهان آشنایی بیشتر با این پدیده فرهنگی پرطرفدار هستند ارزش توجه دارد.

در مجموع باید گفت درام ورزشی کشتی‌گیر اثر دارن آرنوفسکی در وهله اول داستان بسیار قدرتمندی دارد فیلمنامه رابرت سیگل به جای اینکه رشد یک ورزشکار و غلبه بر چالش‌ها را تعریف کند بیانگر افول یک افسانه است و دست بر غذا کارگردانی اثر بر عهده کسی است که سابقه خوبی در به تصویر کشیدن شخصیت‌هایی دارند که تسلیم نمی‌شوند و ضربه واقعی را از همین قبول نکردن‌ها و نپذیرفتن‌ها می‌خورند این باعث می‌شود تا کشتی‌گیر به جای یک حماسه ورزشی یک مرثیه باشد.

نویسنده : امیرحسین رمضانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا