نقد و بررسی

نقد و بررسی اختصاصی در جستجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness) از سینمارنا

در آمریکا در باغ سبز را نشان نمی‌دهند.

امتیاز: 3 از 4

یک سری از فیلم‌ها هستند که حول محور یک بازیگر ساخته می‌شوند. به این صورت که شما یک ستاره را استخدام می‌کنید و بعد داستانتان با توجه به مرکزیت کاراکتری که بازیگر مورد نظر قرار است بازی کند می‌نویسید. در جستجوی خوشبختی هم از این دست فیلم‌ها محسوب می‌شود. فیلمی با بازی ویل اسمیت و همراهی پسرش جیدن اسمیت کوچک که در سال ۲۰۰۶ به کارگردانی گابریل موچینو روانه سینماها شد.

در جستجوی خوشبختی روایتگر یک درام زندگینامه‌ای است بر اساس زندگی کریس گاردنر بیزینس من و سخنران انگیزشی آمریکایی که در دورانی از زندگی خود مشقت ناشی از فقر و بی‌خانمانی را همراه با فرزند کوچکش تحمل می‌کرد. می‌توان گفت در جستجوی خوشبختی فیلم بسیار راحت الحلقومی است. بسیار روان و بسیار صمیمانه همراه با بازی درخشان ویل اسمیت که در کنار جیدن اسمیت زوج دوست داشتنی را تشکیل می‌دهند و باعث می‌شوند تا همزادپنداری و همدلی مخاطب را با فیلم همراه کنند.

فیلم هرگز سعی نمی‌کند بسیار غم انگیز باشد بلکه همواره در تمام شرایط، رگه‌هایی از لحن طنز را مشاهده می‌کنیم که اکثر آن هم در بازی ویل اسمیت در نقش کریس نمود دارد. البته همانطور که گفتیم فیلم تماماً در انحصار اسمیت است و فکر نمی‌کنم سکانسی وجود داشته باشد که وی را در آن نبینیم. بنابراین اینکه می‌گوییم رگه‌هایی از طنز در بازی ویل اسمیت مخلوط شده، طبیعی است که تمام اعتبار آن به بازیگرش برسد چون فضای دیگری وجود ندارد و رویکرد کارگردان در این مورد اجتناب ناپذیر است. مسلماً واضح است که با توجه به اینکه محصول نهایی خوب از آب درآمده پس رویکرد مورد بحث درست بوده و خرده‌ای به آن وارد نیست. ضمن اینکه کارگردان تمام سعی خود را کرده تا از هرگونه اضافه کاری در کارگردانی خود پرهیز کند. همه چیز در فیلم در حالت استاندارد و کلاسیک خود است. موچینو هیچ حرکتی که نمایشی و تزیینی باشد در فیلمش لحاظ نمی‌کند مسئله‌ای که امروزه در سینما کمی تبدیل به معضل شده و کارگردان‌ها بخش مهمی از تمرکزشان این است که دست به حرکات خلاقانه‌ای بزنند که بالاخره در چند محفل جایزه‌ای و جشنواره خودی نشان بدهند. غافل از اینکه این قبیل کارها ممکن است نه تنها در روایت فیلمشان بلا استفاده بلکه آسیب رسان هم باشد از همین رو است که امثال موچینو برای من محترم‌تر هستند چون اندازه‌های خود و فیلمشان را می‌دانند و برای ساخته خود آنقدر احترام قائل هستند که هر تصمیمشان فقط برای بهتر بودن فیلمشان است نه دیده شدن خودشان.

این سیاست ساده کردن فیلم برای مخاطب‌ تا آنجا پیش رفته که بخش‌هایی از آن را خود شخصیت گاردنر در قالب راوی مونولوگ می‌کند که خدا را شکر خیلی در این مورد دست به افراط نمی‌زنند چون به طور کلی معتقدم هرچه بیشتر نریشن داشته باشید به همان نسبت ارزش کارتان به عنوان فیلمساز کمتر می‌شود چون در سینما قرار است مبنای روایت، تصویر باشد نه نریشن.

پس از گذر از این مسائل فنی می‌توان نتیجه بگیریم که در جستجوی خوشبختی فیلم بیشینه پیله و سرراستی که به خوبی درون مایه خود را برای مخاطب عرضه می‌کند. برخلاف فیلم‌های زیاد دیگری که وال استریت را مقر کلاهبرداران و کلاشان نمایش می‌دهند در اینجا وال استریت همان مدینه فاضله‌ای است که قهرمان داستان پس از تحمل سختی‌ها و موانع بی‌شمار بالاخره در آن به سعادت و خوشبختی می‌رسد از این رو شاید بگوییم رویکرد راستگرایانه‌ای که در مسائل اقتصادی از خود نشان می‌دهد چندان شبیه جریان اصلی و عمده سینما نباشد. مثلاً فقر کریس را در نظر بگیرید که نه ناشی از مسائلی خارج از کنترل وی بلکه اصولاً تقصیر خودش است و سرمایه‌گذاری اشتباهی که در ابتدای فیلم می‌بینیم روی اسکنرهای استخوانی انجام داده موجب ورشکستگی او بوده.

در ادامه فیلم هرچه بیشتر با این فلسفه آمریکایی آشنا می‌شویم که قرار نیست خوشبختی به کسی هدیه شود بلکه امری است یافتنی و برای پیدا کردن آن باید دست به جستجو زد. مسئله‌ای که در طول فیلم هم یکی دوبار گاردنر با نقد قول از توماس جفرسون در متن اعلامیه استقلال آمریکا به آن اشاره می‌کند متنی که این عبارت در آن پررنگ‌تر است “زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی” و جالب است که یکی از سه حق اساسی که جفرسون برای آمریکایی‌ها لحاظ می‌کند حق در جستجوی خوشبختی بودن است. اصلی که ریشه در این فلسفه دارد که حکمران فقط تا جایی حق دارد که فضا را برای رشد شهروند باز نگه دارد و بیشتر از آن مسئولیتی به گردنش نیست و سعادت افراد جامعه به ابعاد فردی و شخصیتی آنها برمی‌گردد و اگر کسی در این راه خطا و اشتباهی از او سر زد زیانش هم پای خود اوست.

Portrait

این می‌شود عصاره و مخلص کلام لیبرالیسم آمریکایی که به نظر عقیده به آن درون فیلم نهادینه شده و آنچه که سازندگان آن از رویای آمریکایی در نظر دارند همین اصل است. البته که این مفاهیم پیچیده‌تر از این حرفاست که به این راحتی و بدون حفره و معضل بتوان آن را به تمام ابعاد زندگی تعمیم داد ولی همین از نقاط قوت جالب فیلم است که آنقدر می‌تواند آن را قانع کننده به تصویرذ بکشد که مخاطب هم آن را بپذیرد.

نویسنده : امیرحسین رمضانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا