نقد و بررسی

نقد و بررسی فیلم ممنون که سیگار می‌کشید (Thank You for Smoking) 2005 در سینمارنا

هنر لابی‌گری

امتیاز کاربران

امتیاز کاربر: اولین نفر باشید !
امتیاز : 3 از 4
 ممنون که سیگار می‌کشید، محصول ۲۰۰۵ نخستین ساخته سینمایی جیسون ریتمن، داستان نیک نایلور را روایت می‌کند که سخنگوی سازمان مطالعات دخانیات تحت نظر اتحادیه تولید کنندگان محصولات دخانی آمریکا است. او تلاش دارد تا در مقام یک لابی‌گر صنعت تنباکو، بین مصرف کنندگان، قانونگذاران و سازمان‌های مربوطه یک تعادل مثبت در جهت منافع صنعتی که آن را نمایندگی می‌کند برقرار نماید. اما با این حال موقعیت شغلی او به گونه‌ای است که از او به عنوان نماد سیگار در برابر رسانه‌ها شخصیتی منفور ترسیم می‌شود. کسی که با فعالیت‌هایش در جهت تبلیغات برای مصرف سیگار سالانه به طور غیر مستقیم موجب مرگ افراد بسیاری می‌شود. در کنار همه این مسائل و چالش کاری شاهد این هستیم که نایلور (اکهارت) باید به عنوان یک پدر الگوی مناسبی نیز برای فرزند خود باشد و این چالش مضاعفی برای او به همراه دارد.
احتمالاً برخلاف انتظاری که در ابتدا از فیلم داشته باشیم ممنون که سیگار می‌کشید فیلمی ضد سیگار محسوب نمی‌شود و حداقل می‌توان گفت که هدف اصلی آن نوعی آگاه سازی و روشنگری از پشت پرده این صنعت نیست. بلکه درون مایه اصلی آن به مسائلی چون آزادی و حق انتخاب باز می‌گردد اینکه در نهایت آزادی، مسئولیت‌های خود را نیز به همراه می‌آورد. در کنار این‌ها فیلم ممنون که سیگار می‌کشید مورد بسیار خوبی برای آشنایی با حرفه لابی‌گری است و شما را با سیستم و فرایندهای تبلیغاتی و کنترل و هدایت افکار عمومی آشنا می‌کند به نوعی می‌توان فیلم را یک کلاس درس برای نحوه استدلال و مباحثه در نظر آورد. در جایگاه مخاطب همانطور که نیک پسرش را آموزش می‌دهد ما نیز با او هنر استدلال و مذاکره را یاد می‌گیریم و تفاوت میان این دو مقوله را در می‌یابیم.
در بخشی از فیلم نیک که همراه فرزندش به شهربازی رفته به او در یک مناقشه فرضی میان بهتر بودن بستنی شکلاتی یا وانیلی، اظهار می‌دارد که هدف در این مباحثه قانع کردن طرف مقابل نیست بلکه نشان دادن عدم قطعیت گزاره‌های مطرح شده است. به بیان دیگر تاکتیک نیک این است که تنها نشان دهد حرف‌های مخالفین سیگار درست نیست به جای اینکه از جانب خود دفاعیه‌ای انجام دهد. وقتی پسرش به او می‌گوید: اما بالاخره این حرف‌ها باعث نمی‌شود که ثابت کنی بستنی وانیلی که تو نماینده آن هستی از شکلاتی بهتر است. پدر در جواب می‌گوید مهم این است که تو نتوانی نظرت را اثبات کنی. در این حرفه هدف، طرف مقابل نیست بلکه شنوندگان و شاهدان هستند. آنها به صورت ناخودآگاه وقتی ببینند که فرد مدعی نمی‌تواند نظر خودش را اثبات کند گرایش مثبتی به طرف مقابل پیدا می‌کنند. این راز نایلور، لابی‌گر کاربلد اتحادیه صنعت تنباکو است.
مورد دیگر در فیلم لحن کنایی و طنز سیاهی است که ریتمن انتخاب نموده فیلم سرشار از انواع متلک‌های آشکار و پنهان است که در خود جای داده و خوبی این دیالوگ‌ها مثل هر جمله طعنه آمیزی این است که شنونده را در پس شوخی متوجه نکته ظریف و مخفی شده در خود می‌نماید و چه از این بهتر که بتوانی حرف‌های مد نظر خود را در لفاف و با کوتاهی سخن بزنی. مثل سکانسی در ابتدای فیلم که در آن نیک در یک برنامه تلویزیونی که در آن یک نوجوان سرطانی نیز حضور دارد و احتمالاً به خاطر مصرف سیگار مبتلا به سرطان شده، خطاب به بینندگان می‌گوید صنعت سیگار صادقانه دوست دارد که او زنده بماند تا باز هم سیگار بکشد و مشتری خود را از دست ندهد در حالی که مخالفین سیگار در اعماق قلبشان خواهان مرگ او هستند تا از او برای پیشبرد اهدافشان استفاده کنند.
مثال دیگر آنجا است که کاپیتان می‌گوید: من در جنگ کره به چینی‌ها شلیک می‌کردم ولی حالا اون‌ها بزرگترین مشتری ما هستند و خوبیش اینه که دیگه لازم نیست بهشون شلیک کنیم و یا کل کل و رقابتی که نایلور و دو دوست لابی‌گر دیگرش از صنایع الکل و اسلحه با یکدیگر سر اینکه کدام یک مرگبارترند دارند.
بازی اکهارت در راستای باورپذیر بودن کاراکتر خود بسیار قابل توجه است او قرار است نوعی ضد قهرمان باشد ولی در عین ظاهر خندان و با اعتماد به نفس وی، نوعی ساده لوحی نیز ضمیمه کاراکتر او است که همه این‌ها منجر به این شده تا با یک کاراکتر روبرو باشیم. نه یک تیپ شخصیتی از کلیشه‌های رایج از وکلای شرور کمپانی‌های بزرگ.
در مجموع ممنون که سیگار می‌کشید فیلم محترم و جالب توجهی است که با لحنی گزنده و در عین حال زیرکانه مخاطب را در برابر مفاهیمی چون اختیار و مسئولیت پذیر بودن در برابر آزادی مواجه می‌کند.
نویسنده: امیرحسین رمضانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا