
امتیاز کاربران
امتیاز: 4 از 4
منطقه ۹ محصول ۲۰۰۹ اولین ساخته نیل بلومکمپ و تهیه کنندگی پیتر جکسون داستانی تاثر برانگیز از مضامینی همچون تبعیض، بیگانه هراسی، آپارتاید و نابرابریهای اجتماعی را در قالب یک داستان فضایی تعریف میکند. فیلم به صورت یک شبه مستند ساخته شده و شامل مصاحبهها و تصاویر ضبط شده متفرقه است گویی که در حال مشاهده یک مستند در مورد رویدادی واقعی هستیم. نکتهای که وجود دارد این است که پس از مدت کوتاهی از شروع فیلم به سرعت متوجه مضامینی که در بالا ذکر شد میشویم و ناخودآگاه این ارتباط را بین قصه و محل وقوع آن که آفریقای جنوبی میباشد درک میکنیم. کشوری که خود جزو بدنامترینها در تاریخ معاصر از لحاظ تفکیک نژادی بوده و سالهای آپارتاید در این کشور شامل درگیریها و تنشها میان سفیدپوستان مهاجر و آفریقاییهای بومی بوده که طی آن انسانهای بیگناه بسیاری به هلاکت رسیدند و تعداد زیاد دیگری هم آواره و سرگردان در محلههای زاغه نشین به دور از هرگونه حقوق اولیه انسانی بودند.
با وجود اینکه نیل بلومکمپ کارگردان و نویسنده فیلم که خود اهل آفریقای جنوبی است بیان کرده که درون مایه موجود در فیلم انگیزه اصلی برای ساخت آن نبوده اما با این حال با اندکی دقت پی میبریم که حداقل به صورت ناخودآگاه شرایط حاکم بر کشور بر ایده فیلمسازی او تاثیرش را گذاشته. اما باید دقت کرد که تمام شاخصههای برجسته منطقه ۹ به این موارد تمثیلی که ذکر شد برنمیگردد و نتیجتاً با یک اثر تمثیلی صرف مواجه نیستیم. بلکه همانطور که از یک اثر هنری موثر انتظار میرود منطقه ۹ داستانی درونیتر و کاراکتر محور را ارائه میکند که نقش اول آن با توجه به شرایطی که در آن به سر میبرد میتواند جنبههای جدیدی از خود را شکوفا کند و محدودیتهای خود را نسبت به آنچه که جامعه به وی تحمیل کرده پشت سر بگذارد.

این کاراکتر کلیدی همان قهرمان قصه (که در ابتدا بسیار ضعیفتر از آن است که قهرمان تلقی شود) ویکوس ون در مروه کارمند MNU است. او که نه به خاطر شایستگی بلکه به خاطر سرسپرده بودن و نیز پدرزن صاحب نفوذش ماموریت انتقال یک میلیون فضای پناهنده به او محول شده، طی حادثهای دچار استحاله بیولوژیک میگردد و شروع به روند تغییر و تبدیل شدن به میگوهای فضایی میکند. نقش آفرینی شارلتو کوپلی در قالب ویکوس بسیار درخشان است و به خوبی شاهد این هستیم که ویکوس از مردی به غایت ساده و ساده اندیش در طی حوادث فیلمنامه تبدیل به یک قهرمان میشود و حتی حاضر میشود تا کالبد انسانی خود را فدای این کند که یک فضایی همراه با فرزندش بتواند با فرار به سفینهشان به سرزمین خود بازگردد. جالب اینکه در روندی کنایه آمیز شاهدیم که هرچه در فرایند مسخ ویکوس از انسان به آدم خرچنگیها جلوتر میرویم بر جنبههای انسانی کاراکتر ویکوس افزوده میشود و اینجاست که قلب فیلم خود را آشکار مینماید و پرسش خود را برای بیننده مسئله میکند که چه چیز است که ما را شایسته مفهومی به نام انسان میکند و آیا این صفت انسان صرفاً چیزی محدود به گونه و طبقهبندی علمی است و یا اینکه میتوانیم حد خود را بالاتر برده و چیزی فراتر از یک گونه جانوری باشیم.
زمانی که ویکوس به این مهم پی میبرد دیگر اهمیتی ندارد که ظاهر او چه باشد او با قالبی همچون سخت پوستان از بسیاری از انسانهای دیگر که میبینیم چه راحت حتی خانواده خود را قربانی امیال خود میکنند انسانیتر عمل میکند.

سازندگان در طراحی موجودات فضایی هم در راستای منطق روایی خود عمل کردهاند. فضاییها که با سفینهشان به زمین آمدند با ظاهر خرچنگی به هیچ وجه همدلی برانگیز نیستند و تیم طراحی سعی کرده با تکیه بر غریزه انسان که از موجودات خونسرد بیش از موجودات خونگرم هراس دارند آنها را خشن و بیگانه جلوه دهند. چرا؟ برای اینکه حتی در ما نیز به عنوان مخاطب تم بیگانه هراسی و ترس از ناشناختهها را تحریک کند و آن مظلومیتی که بیگانگان فضایی دچارش شدهاند را در نهایت با درک عمیقتر و نه سطحی تجربه کنیم. همانطور که میدانید انسانها حتی میان خودشان هرچه شباهتهای ظاهری و فرهنگی و زبانی بیشتر باشد بیشتر به تسامح و همزیستی مسالمت آمیز رو میآورند و بسیاری از برخوردهای تلخ تمدنی در تاریخ بشر ناشی از همین سطحی نگری در تفاوتهای ظاهری است.
مورد دیگری که درباره فیلم منطقه ۹ میتوان ذکر کرد کیفیت در اجرای تمام این موارد است که ذکر شده بود از لحاظ جلوههای ویژه برای فیلمی که نخستین فیلم کارگردانش محسوب میشود و با بودجه محدودی که ساخته شده واقعاً از کیفیت آن غافلگیر شدم ضمن اینکه کارگردانی لحظات اکشن بسیار تمیز و صیقل خورده و شیوه تدوین که برای لحظات درگیری اتخاذ شده بسیار حرفهای و با کیفیت است و باعث خلق لحظات سرگرم کننده و پرتعلیق در پرده آخر میشود.
در مجموع باید گفت منطقه ۹ یک مثال موفق از ریسک پذیری در سینما است و نشان میدهد که سرمایهگذاران اگر بر داستانها و رویکردهای جدید اعتماد بیشتری داشته باشند در نهایت پشیمان نخواهند شد و حتی ممکن است موفقیت بزرگی در بازگشت سرمایه تجربه کنند.
نویسنده : امیرحسین رمضانی



