فیلم هانقد و بررسی

نقد اختصاصی فیلم The Covenant (میثاق) 2023 از سینمارنا

برادران در جنگ

امتیاز 3 از 4

گای ریچی کارگردان مشهور انگلیسی که عمدتاً وی را به خاطر فیلم‌های جنایی – کمدی سیاهش و سری ماجراهای شرلوک هلمز با بازی داونی جونیور می‌شناسیم برای اولین بار وارد ژانر جدیدی از فیلمسازی شده که همین تجربه‌گرایی وی در دوران میانسالی فیلمسازی‌اش باعث تحریک کنجکاوی مخاطبی است که با آثار قبلی او آشناییت داشته باشد. دقت داشته باشید که گای ریچی با تعدادی از فیلم‌هایی که اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی ارائه کرد جریانی جدید را در سینمای بریتانیا به راه انداخت که اثرات آن را حتی تا به امروز در سینمای بریتانیا و خارج از آن می‌بینیم و اگر عمری بود در مطلبی به تفصیل به صورت اختصاصی به آن می‌پردازیم.

اما خود فیلم: میثاق یا پیمان (نام کارگردان به صورت رسمی جزئی از فیلم است : Guy Ritchie’s The Covenant) علی رغم اینکه نام کارگردان خود را روی اسم خودش یدک می‌کشد اما خیلی نشان خاصی از سازنده‌اش به ما نمی‌دهد البته که فیلم واقعاً خوش ساخت، سرگرم کننده و هیجان انگیز ساخته شده، حتی این را هم نمی‌خواهم اضافه کنم که کاش گای ریچی جور دیگری فیلم را می‌ساخت، ولی برایم جالب است که اگر شما نام کارگردان را از فیلم حذف کنی واقعاً فکر نمی‌کنم که کسی بتواند حدس بزند که در حال تماشای فیلمی از کارگردان Snatch و Lock, Stock and Two Smoking Barrels بوده، حتی در سری فیلم‌های شرلوک هلمز هم رد پای گای ریچی را می‌توان یافت. فیلم‌هایی که اصولاً متفاوت‌تر از بقیه آثارش بودند.

چرا این‌ها را مطرح می‌کنم ، زیرا گای ریچی از دسته کارگردانانی است که صاحب سبک محسوب می‌شوند و در کارهای خود امضا دارند که تعدادشان کم هم نیستند و می‌شود لیست بلند بالایی از آنها را ردیف کرد، مثل تارانتینو، تونی اسکات و …

ساده‌ترین مورد از رد پای گای ریچی در میثاق به نظر دو سکانس اسلوموشن در ابتدا و یکی هم در انتهای فیلم است که برای کارگردانی که فتیش اسلوموشن وی زبانزد است واقعا آمار کمی است. به نظر ریچی هرچه که در حرفه خود مسن‌تر شده از آن حالت که انگار یک جوان روی مواد، پشت دوربین کارگردانی نشسته فاصله گرفته و آن جهان بینی بدبینانه و در عین حال بی‌خیال و همه چیز را به سخره گیرنده به مقدار قابل توجهی به چهارچوب و استانداردهای مرسوم سینما جای خود را داده، البته باز هم با این حرفا نتیجه کار نهایی به هیچ وجه ناامید کننده نیست و میثاق گای ریچی را یک اثر موفق در کارنامه وی می‌توان نامید.

برگردیم به خود فیلم میثاق در وهله اول یک فیلم جنگی معمول و مرسوم هالیوودی به نظر می‌رسد. در مقدمه فیلم یک گروهبان و دسته اش را می‌بینیم که اعضای این دسته مثل نجات سرباز رایان هر کدام تخصص و مهارت‌های منحصر به فرد خود را دارند و همگی تحت نظر گروهبان با تجربه مورد اعتمادشان احتمالاً قرار است یک ماموریت هیجان انگیز تقریباً غیر ممکن را به سرانجام برسانند. اما فیلم در واقع این نیست و من حتی کمی پا را جلوتر می‌گذارم و می‌گویم که فیلم اصلاً در مورد جنگ به صورت به خصوص نیست، بلکه مسئله آن ارتباطی است که چطور دو انسان در شرایط نامتعارف و به اقتضای شرایط چه ارتباطی عمیقی می‌توانند با هم بگیرند و پیمان اخوتی که بینشان بسته می‌شوند چنان مستحکم می‌شود که حتی هزاران کیلومتر دورتر موجب آن است که در خطر بودن جان یکی خواب را از چشمان دیگری بدزدد. معمولاً جنگ‌ها این شرایط را رقم می‌زنند و حتی فیلم‌های زیادی بودند که طی آن می‌بینیم که دو سرباز دشمن طی شرایط مقتضی با همدیگر برای نجات یافتن همکاری می‌کنند. اینجا که احمد و جان هر دو در یک جبهه بودند.

خوبی فیلم میثاق این است که این روند را به تدریج و منطقی طی می‌کند و به مخاطبش این اجازه را می‌دهد که با دو کاراکتر اصلی‌اش جان و احمد با بازی‌های جک جیلنهال و دارسلیم به خوبی آشنا شده و روحیات آنها را بشناسد. گروهبان جان کینلی در ابتدا رویکرد محتاطانه‌ای نسبت به احمد دارد و مواردی می‌بینیم که احمد یاغی به نظر می‌رسد اما به مرور جان متوجه مهارت‌های بالای وی می‌شود و او را در دسته خود می‌پذیرد از اینجا به بعد ما گویی با دو فیلم مواجهیم. فیلم اول، ماجرای نجات جان کینلی توسط احمد است که یک درام جنگی با چاشنی ژانر بقاست و پس از آن در پرده آخر با داستان فراری دادن احمد از دست نیروهای طالبان مواجهیم که این یکی یک درام جنگی اکشن با ته مایه‌های مخفی‌کاری است. اگر از دسته مخاطبانی باشید که با بازی‌های کامپیوتری آشنا باشند متوجه شباهت‌های زیاد فیلم با انواع ماموریت‌هایی که در مراحل این بازی‌ها دارند شدید و از این منظر خیلی جالب است که ریچی در فیلم خود سعی کرده تنوع را هم لحاظ کند.

فیلم در سه پرده با سه ماموریت کلی متفاوت از هم تعریف می‌شود که همین خود کمک بسیاری می‌کند تا جذابیت فیلم حفظ شود در این بین از بازی فراتر از انتظار دارسلیم هم نباید غافل شد، با اینکه روی کاغذ ستاره فیلم و قهرمان آن گروه جان کینلی با بازی جیک جیلنهال است ولی در عمل می‌بینیم که این احمد با بازی دار سلیم است که واقعاً می‌درخشد و این در حالی است که به نظر من این جیلنهال نیست که ضعیف کار می‌کند بلکه دارسلیم است که ما را غافلگیر می‌کند، از این حجم احساس در بازی خود و آن خشم از طالب‌ها که جان خانواده‌اش را به خطر انداخنه‌اند و در عین حال کنترلی که روی این خشم خود دارد. همه این‌ها باعث می‌شود تا با احمد به عنوان کاراکتری چند وجهی مواجه باشیم که دارسلیم این کاراکتر را بسیار قدرتمند بازی می‌کند.

در نهایت باید گفت که میثاق گای ریچی علی رغم اینکه شاید متهم به کلیشه و ساده انگاری و حتی سفارشی بودن باشد ولی به نظر بیشتر از این حرفاست و ارزش وقت گذاشتن و دیدن را حتماً دارد.

نویسنده : امیرحسین رمضانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا