
امتیاز : 3.5 از 4
مرد سیندرلایی ساخته ران هاوارد یک درام ورزشی بیوگرافیست با بازی راسل کرو در نقش جیمز جی برادوک بوکسور آمریکایی که دوران پرافتخار ورزشی او پس از مصدومیتها و بحران اقتصادی عظیمی که گریبان آمریکا را گرفت به افول رفت و پس از تحمل دورانی نسبتا طولانی از فقر مطلق دوباره میتواند به دوران اوجش حتی بزرگتر از قبل برگردد.
در نگاه اول مرد سیندرلایی یک درام بوکسی آمریکایی دیگر است که بارها نمونههای آن را در سینما دیدهایم. بوکسور و مسابقات به ترتیب استعارهای از انسان و زندگی هستند همانطور که زندگی با سختیها و موانع خود، انسان را مورد هجمههای سهمگین قرار میدهد بوکسور هم در این فیلمها در برابر حریفان قدرتمند خود سعی بر پایداری دارد. اما ران هاوارد کهنه کار با مهارت به تزیین ساخته خود با ابعاد و مفاهیم دیگر میپردازد و مرد سیندرلایی را از یک درام تاریخی ورزشی به یک ملودرام رمانتیک کلاسیک همچون داستان سیندرلا تبدیل میکند

شخصیتهای دوست داشتنی و سمپاتیک در این فیلم کم نیستند چه برادوک با بازی زیبا و باوقار راسل کرو که آینه تمام قد از یک پدر به معنای تکیهگاه خانواده ارائه میکند، چه پل جیاماتی در نقش جو گلد مربی و مدیر ورزشی برادوک که ترکیب مهربانی و صمیمیت و شوخ طبعی اش تنه به تنه کاراکترهای کلاسیک سینما میزند و یا حتی رنه زلوگر در نقش همسر برادوک که در کنار کرو کمک میکند درام عاطفی بین دو شخصیت آقا و خانم برادوک عمق و معنای لازم را پیدا کند.نقش آفرینی زنی که بین حفظ سلامت شوهرش و حفظ خانوادهاش در بحران اقتصادی گیر کرده کاری سخت است که زلوگر به خوبی از پس اجرای آن برمیآید

اما چه چیزی برادوک را از دیگر شخصیتهای اینگونه فیلمها متمایز میکند؟ به عبارت دیگر مرد سیندرلایی چه همراه دارد که باعث تفاوت آن با بقیه میشود؟ پاسخ این سوال در شخصیت و خمیر مایه خود برادوک است. برادوک مردی پایبند اصول و اخلاقیات خود و در ضمن بسیار نترس است. ترس جایگاه عمیقی در داستان فیلم دارد. گفته میشود که انسان در مواجهه با ترسهاست که رشد میکند این مواجهه و به دنبال آن رشد را ران هاوارد به خوبی در داستان برادوک نمایش میدهد در اوایل فیلم برادویک بوکسوری حرفهای است که عملکرد موفقی دارد اما نه در حدی که به عنوان قهرمانی جهان برسد. او بوکسور ضعیفی نیست اما شکستگی مچ راستش مانع بزرگ وی در این مسیر میشود و وقتی دوران رکود بزرگ اقتصادی آمریکا در دهه ۳۰ میلادی میرسد وضعیت زندگی وی مثل بسیاری از هموطنانش دگرگون میشود. قهرمان پرافتخار نیوجرسی برای بقای خانوادهاش مجبور به کارگری در بارانداز میشود تازه آن هم یک شغل تضمینی و دائمی نیست. در واقع ترسی که گریبان جیمز را میگیرد، ترس برای خانواده است ترس از اینکه نتواند به قولی که به پسرش داده بود مبنی بر اینکه اجازه نمیدهد او و خواهر و برادرش را به اقوام دیگرشان بسپارد، عمل کند. زمانی که اوضاع به حدی وخیم میشود که همسرش مجبور میشود پس از بیمار شدن فرزندشان آنها را روانه خانه اقوام کند جیمز با بزرگترین ترس خود بالاخره روبرو میشود و حاضر میشود غرورش را زیر پا گذاشته و برود از همکاران قدیمی خود در صنعت بوکس اعانه جمع آوری کند

کار سخت گرسنگی و اندوه ناشی از فقر به جای شکستن جیمز او را آبدیده میکند اما ضربه اصلی را زمانی میخورد که مرگ دوستش را در طی یک شورش کارگری میبیند. تجربیاتی از این دست این آگاهی را به او میدهد که مبارزه با حریفانش در بوکس در برابر زندگی بچه بازی بیش نبوده و به همین دلیل در برگشت دوباره وی به مسابقات، راحتتر از دوره جوانیاش است. در جایی از فیلم خود جیمز به همسرش به خوبی این را بیان میکند که ترجیح میدهد که به رینگ بوکس برگردد چون حداقل آنجا میداند از چه دارد ضربه میخورد و به این صورت اظهار میدارد که مبارزه در رینگ در برابر مبارزه در زندگی بسیار راحتتر است
ما این طرز فکر وی را در مبارزه اولش با حریفان بعد از برگشت به عرصه حرفهای به خوبی شاهدیم که وی با اینکه مثل دوران جوانی نمیتواند به آنها ضربه وارد کند ولی ابایی از ضربه خوردن ندارد و تحملش در برابر ضربات بسیار بالاتر از آنهاست. به خصوص در صحنه مبارزه با آرتم لاسکی که میبینیم در وقفه میان دو راند جیمز روی صندلی نمینشیند و همین روحیه حریفش را در هم میشکند و آن مسابقه در نهایت در امتیازشماری به سود جیمز میشود توجه کنید که جیمز برادوک در آن مسابقه نمیتواند حریفش را ناک اوت کند چون احتمالاً زور کمتری از او دارد ولی این پا پس نکشیدن اوست که وی را پیروز میکند
اما اوج کار و چالش نهایی مبارزه با مکسی بیر است اینجا مسئله مرگ برای جیمز مطرح میشود چون مکس بوکسوری است که دو حریفش را پیش از این در رینگ کشته اما جیمز از پرده آخر نفس گیر فیلم هم سربلند بیرون میآید و اتفاقا آنچه که وی را نجات میدهد نترسی اوست او برخلاف توصیههای مربی، بوکس دفاعی انجام نمیدهد و علی رغم ضرباتی پی در پی که میخورد قدرتمندانه آن ضربهها را پاسخ میدهد و نهایتاً دوباره در امتیازشماری برنده شده و عنوان قهرمانی جهان را از آن خود میکند

مبارزه بیر و برادوک همانطور که گزارشگر اعلام میکند شکوه یک نمایش هنرمندانه را دارد و تیم سازنده به زیبایی این مبارزه نفسگیر را به تصویر میکشند این گونه است که ما متوجه میشویم چرا برادوک بین تماشاچیان هم مقبولیت پیدا میکند چون او نماینده مقاومت مردم عادی است که در برابر فشارهای زندگی در دوران رکود سر خم نکرد و همچون
.داستان سیندرلا از خاکستر بلند شد و برای اولین بار به افسانههای پریان رنگ واقعیت زد
نویسنده : امیرحسین رمضانی



