نقد و بررسی

نقد و بررسی فیلم کیک اس (Kick-Ass) 2010 از سینمارنا

کاریکاتور خشونت

امتیاز کاربر: اولین نفر باشید !
 امتیاز : 3 از 4
فیلم کیک اس محصول ۲۰۱۰ ساخته متیو وان از آن دست فیلم‌هایی است که بعد از دیدنش ممکن است کمی حس دوگانه داشته باشید. به شخصه نمی‌توانم بگویم که لذت بردن از فیلم کیک اس کار دشواری است. اتفاقا متیو وان مثل دیگر آثار خود در عرصه جلوه‌های اکشن، نشان می‌دهد که این کاره است و علاوه بر این در آفریدن موقعیت‌های طنز که بامزه بودنشان ریشه در پوچ بودن موقعیت دارد خیلی خوب عمل می‌کند.
داستان در مورد نوجوانی است که مثل بسیاری از همسالان خود دچار بحران‌های مرسوم این دوره سنی است و با چالش پذیرفته شدن میان دیگران دست و پنجه نرم می‌کند و در این بین تصمیم می‌گیرد که با دست و پاک کردن یک لباس مبدل مضحک نقش یک قهرمان را در محله خود ایفا کند. در همین حال یک پدر و دختر قهرمان هم حضور دارند که قصد انتقام گرفتن از سرکرده مافیای شهر فرانک دی آمیکو را دارند و ادامه ماجرا …
حالا چرا اشاره به احساسات دوگانه کردم؟ به این دلیل که ساختن فیلمی که در آن کودکی ۱۰ ساله به شدیدترین و خشونت بارترین حالت ممکن به قلع و قمع کردن خلافکاران می‌پردازد به نظر نباید چندان مورد پسند واقع شود ولی در عمل می‌بینیم که اینطور نیست و در حقیقت فیلم حتی می‌تواند دلچسب ظاهر شود. در خود آمریکا نیز وقتی فیلم اکران شد با وجود قدرت بالای کارگردانی و نقش آفرینی‌ها و موارد فنی شایسته تحسین در فیلم، همه این‌ موارد تحت تاثیر خشونت کلامی و فیزیکی قرار گرفتند و به خصوص سکانس‌های مربوط به میندی با بازی گریس کلویی مورتز از تیغ انتقاد منتقدین در امان نماند. اما مسئله‌ای که به نظرم در این میان از آن غفلت شده این است که فیلم اصلاً آنقدر جدی نیست که بتواند حس ناخوشایندی در نمایش خشونت خود ایجاد کند در حقیقت کل کیک اس یک هجو یا به عبارتی یک کاریکاتور بزرگ است اصلاً حضور کاراکتر خردسال آدمکش یک جور کاریکاتورنمایی در دنیای ابرقهرمانی است و تقریباً در هیچ بخشی از فیلم این رویکرد کاریکاتور نمایانه از بین نمی‌رود. به عنوان مثال سکانس معرفی بیگ ددی و هیت گرل را به یاد بیاورید که پدر با چه عشقی به سمت دختر خردسالش در حالی که جلیقه ضد گلوله پوشیده شلیک می‌کند تا او را آماده مبارزه با جنایتکاران شهر کند. این مثال و مثال‌هایی از این دست که کم هم نیستند همگی در راستای هجو و کارتونی کردن دیوانه واری است که داستان در ذات خود دارد.
اما از بحث درباره حواشی فیلم بیرون برویم و کمی در مورد خود فیلم صحبت کنیم. بازیگران فیلم تقریباً همه خیلی خوب در نقش خود بازی می‌کنند شاید فقط آرون تایلر جانسون به عنوان کاراکتری که باید بی‌اعتماد به نفس باشد و مشکل ارتباط با جنس مخالف دارد زیادی خوش قیافه محسوب می‌شود و با یک اضافه کردن عینک روی صورت به آن نتیجه مطلوب نخواهیم رسید، ولی خب چندان مهم نیست!
مورد بعد کارگردانی است که همانطور که گفتم بسیار نشان از کار بلد بودن متیو وان دارد به نظر همکاری‌های نزدیک با گای ریچی و تهیه کنندگی آثار او باعث شد که وی کاملاً تحت تاثیر آثار و استایل کارگردانی او باشد حالا این را هم در نظر بگیرید که خود گای ریچی به نوعی ادامه دهنده راه تارانتینو است و وقتی که یک نگاه به کلیت سیر کاری این کارگردانان از ابتدا تا امروز بیندازیم آن وقت به نوع نگاه موجود در فیلم پی می‌بریم هم متیو وان و هم گای ریچی و نیز تارانتینو در فیلم‌هایشان آن جهان بینی و رویکرد پست مدرن را دارند و کثرت گرایی فرمی و محتوایی در فیلم‌هایشان از شاخصه‌های هنر پست مدرن محسوب می‌شود. (بحث در این مورد در ابعاد این مقاله نمی‌گنجد به همین خاطر دیگر ادامه نمی‌دهیم اگر عمری بماند در مقاله جداگانه به پست مدرنیسم در سینما می‌پردازیم)
در انتها این جمع‌بندی را باید کرد که به مضمون فیلم نباید زیاد سخت گرفت چون خشونت فیلم به وضوح تخیلی و کارتونی است و و جایی برای جدی گرفتن ندارد در عوض متیو وان توانسته یک فیلم هیجان انگیز با لحن و ریتمی بسیار حساب شده تحویل دهد و بزرگی کار در آنجا است که اندک لغزش در کنترل این لحن از اینکه از دنیای فانتزی کمیک بوکی وارد دنیای حقیقی شود، می‌توانست همه این تعریفات را برعکس کند.
نویسنده : امیرحسین رمضانی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا