
امتیاز : 3 از 4
شان مردگان محصول ۲۰۰۴ به کارگردانی ادگار رایت و نویسندگی مشترک رایت و سایمون پگ، یک کمدی ترسناک پارودی زامبی محور است. اثری موفق و تا حد قابل اعتنایی جریان ساز در ژانر خود که اولین قسمت از سه گانه پارودی (نقیضه) طعم کورنتو محسوب میشود. فیلمی که باعث میشود ادگار رایت و سایمون پگ به عنوان استعدادهای نوظهور سینمای بریتانیا خود را معرفی کنند. برای اینکه بیشتر متوجه جایگاه و اهمیت Shaun of the Dead در بین فیلمهای زامبی سینما شد باید مقداری به سالهای قبل رجوع کرد. حضور مردگان متحرک در سینما به سالهای بسیار دور برمیگردد زمانی که ویکتور هالپرین با فیلم زامبی سفید این کلمه را وارد سینما کرد که برگرفته از یک افسانه فولکلور مربوط به سیاه پوستان آقریقایی تبار بود و بر اساس آن اجساد مردگان توسط نیرویی جادویی قادر به برگشتن به زندگی میشوند. اما تصویر امروزی از مفهوم زامبیها با آن شکل و شمایل مشهور و رعب انگیزشان که در آن اجساد متحرک در حال فساد را با آن طمأنینه و حرکات آرام و اضطراب آورشان شاهدیم، با جورج رومروی فقید وارد سینما شد. رومرو با شب مردگان زنده در ۱۹۶۸ چنان موفقیت عظیمی را به دست آورد که مفهوم زامبی تبدیل به ژانری مستقل در سینما و رسانههای مرتبط شد از این تاریخ به بعد در طی سالیان زامبیها فراز و فرود زیادی را در سینما داشتند اما هرگز از جریان اصلی به طور کامل حذف نشدند. یک دلیل مهم و بزرگ آن هزینه بسیار کمی است که فیلمهای زامبی میتوانند برای ساخت داشته باشند. برای مثال همین رومرو با بودجه ۱۰۰ هزار دلاری توانست فروش ۳۰ میلیونی را تجربه کند که همین بازگشت سرمایه رکوردشکن در آن زمان جای پای محکمی برای ساخت آثار مشابه از این دست را فراهم نمود.

حال شان مردگان را در سال 2004 داریم. اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ همزمان با اقبال جهانی از سری بازیهای رزیدنت اویل بود که حسابی بازار زامبیها در دنیا دوباره داغ شد و اینجا رایت و پگ با هوشمندی جنبه کمدی و طنز را به این ژانر اضافه کردند و با پتانسیلهای جدیدی که از این ژانر عرضه داشتند، به گسترش بیش از پیش آن حسابی کمک کردند و نشان دادند که ظرفیت زامبیها فقط در تلوتلولو خوردن و خورخور کردنها و وحشت ناشی از آن خلاصه نمیشود بلکه میتوان با آنها خندید و حتی مقداری هم جدی شد و صحبتهای عمیقتر کرد.
شان با بازی سایمون پگ مردی عادیست با مشکلات عادی و زندگی روزمره که توسط اطرافیانش به قدر کافی جدی گرفته نمیشود و خودش هم از خود انتظاری ندارد و روزگارش را با وقت گذرانی با دوست صمیمی و همخانهاش اد (نیک فراست) که جوان بیکار و بی عاریست میگذراند. این ارتباط بسیار قدرتمند بین شان و اد در فیلم قابل توجه است. در ظاهر اد یک مفتخور که از دوست دلسوزش سو استفاده میکند به نظر میرسد و شان هم به دلیل ضعفهایش در روابط اجتماعی تن به دوستی با اد داده. ولی در واقع رابطه شان و اد از آن دست دوستیهای نوجوانانه است که در پی اشتراکات در خرده فرهنگهای مرسوم بین نسلهای نوجوان شکل میگیرد و بعدها طی گذر به مراحل بعدی زندگی از بین میروند و یا شکل آن تغییر میکند.

منظور از این خرده فرهنگها و یا اصطلاحا پاپ کالچر همان مدهای جوانانه است که در طی سنین نوجوانی بین گروههای نوجوانان باب میشود. برای مثال از این قبیل میتوان گیمینگ، کمیک، و رپ، راک و فوتبال و مسائلی از این دست اشاره کرد. برخی از این افراد چنان غرق در جزئیات این حوزههای فرهنگی هستند که تبدیل به خورههای عرصه خودشان میشوند و حالا وقتی که دو یا چند نفر با این ویژگیها با هم آشنا شوند، حلقه ارتباطی بین آنها چنان مستحکم است و چنان این فرو رفتن در آن پدیده فرهنگی را در یکدیگر تشدید میکنند که عملاً دیگر ارتباطی با دیگر ارکان اجتماع باقی نمیماند و تمام مراودات بین همان دوستان صورت میگیرد. حتی اگر آخرالزمان زامبی هم بیاید حباب تشکیل شده دور این حلقههای دوستی چنان عایق است که باز هم متوجه اطراف خود نمیشوند. (عیناً همین را در مورد اد و شان مشاهده میکنیم)
گفتیم اینها مسائلی است که بین نوجوانان مرسوم است و ورود به مراحل بعدی زندگی این سازوکار را تغییر میدهد. اما شان و اد نوجوانان ۳۰ ساله هستند و این عدم گذر از نوجوانی زندگی آنها را تحت تاثیر خود قرار داده. البته اد مشکلی ندارد چون شغل و و رابطه عاطفی هم با کسی ندارد ولی شان در دوراهی اد و بقیه گیر کرده و روابط با خانواده در محیط کار و دوست دخترش تحت شعاع قرار گرفته و تنها چیزی که بالاخره شان را میتواند تکان دهد زامبیها هستند که تهدید بالقوهشان موجب میشود تا پتانسیلهای نهفته او بالاخره آشکار شده و به یک صلح مطلوب در خود برسد.
اتفاقا فیلم شان مردگان برخلاف لحن و ظاهر طنزش به هیچ وجه به قهرمان قصه خود آسان نمیگیرد و شان این رشد شخصیتی را به قیمتهای گزاف و ترسناکی به دست میآورد.
در مورد پاپ کالچر صحبت کردیم، اتفاقاً انتخاب زامبیها برای تعریف کردن این داستان اتفاقی نیست. خود زامبیها هم همین خاصیت را بین نوجوانان حداقل در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی داشتند و ادگار رایت و سایمون پگ همان شان و اد فیلم هستند و از فیلمشان معلوم است که دو بچه خوره زامبیها بودند که حالا این چنین مسلط میتوانند ریشههای اصیل رومرویی را در فیلم خود پیاده کنند و همین تبدیل به نقطه قوت فیلمشان شده. این شیفتگی نوستالژیک موجب شده تا شان مردگان سرشار از اشارات و کنایههایی به فیلمها و ترانهها و محصولات فرهنگی زمانشان باشد و برای مخاطب بریتانیایی لذت دوچندانی را از این شوخیهای نوستالژیک به ارمغان بیاورد. مثل سکانس زامبی در حیاط پشتی که شان و اد با صفحات ترانههای قدیمی به مقابله با زامبی وارد شده به حیاط میپردازند (که حقیقتاً از سکانسهای ماندگار فیلم است) یا ویراژ دادنها با جگوار و مواردی از این دست حتی نام فیلم هم یک اشاره نقیضه به فیلم طلوع مردگان (Dawn of the Dead) است.

شاید همه با فیلم شان مردگان ارتباط برقرار نکنند ولی خود فیلم هم چنین هدفی نداشته که بخواهد طیفهای گسترده را جذب کند بلکه کسانی که از قماش شان و اد هستند از آن لذت خواهند برد و همین آن را به یک فیلم کالت تا به امروز تبدیل کرده.
نویسنده : امیرحسین رمضانی
| پاسخ دادنبازارسال |



