
امتیاز کاربران
فیلم شهر محصول ۲۰۱۰ ساخته بن افلک نشان از تواناییهای کارگردان خود دارد. بن افلک که شروع دوران کاری خود را با موفقیت گسترده ویل هانتینگ خوب در عنفوان جوانی در مقام بازیگر و نویسنده تثبیت کرد، در مقام کارگردان نیز نشان داد که حرف قابل اعتنایی برای گفتن دارد. اگرچه که او قبل از این فیلم نیز یک بار دیگر با فیلم Gone Baby Gone ، خود را در مقام کارگردانی با اعتماد به نفس نشان داده بود اما این بار با فیلم the town توانست این روند را تثبیت ببخشد.
داستان فیلم در مورد داگ (بن افلک) و گروه تحت رهبری اوست که سارقان حرفهای بانک هستند. ویژگی این باند در این است که سرقت از بانک برای آنها نوعی کسب و کار خانوادگی محسوب میشود و مسائل نژادی و خاستگاه اجتماعی همچون ریسمانی نامرئی آنها را فراتر از یک همکاری ساده کنار یکدیگر قرار میدهد. در طول مدت زمانی نه چندان طولانی از گذشت فیلم متوجه میشویم که داگ شخصیتی است که با وجود استعدادی که در این حرفه دارد، سعی میکند تا به این سرقتها به عنوان فرصتی برای فرار از شرایط نگاه کند. او برخلاف جم (جرمی رنر) دوست و همراه صمیمیاش، علاقه دارد تا هرچه زودتر از شهر و محله کودکی خود خارج شود تا زندگی عاری از قانون گریزی را تجربه کند. در یکی از سرقتهای داگ و گروه وی از بانکی در بوستون، شرایط به گونهای رقم میخورد که جم یکی از افراد درون بانک را به گروگان میگیرد و در نهایت پس از موفقیت در سرقت او را رها میکند اما وقتی که مدارک هویتی او را بررسی میکنند در مییابند که او ساکن چارلزتاون و در همسایگی آنها قرار دارد. بنابراین شرایط پیچیده شده و ادامه ماجرا…

اگر بخواهم در قالب کلمات کیفیت فیلم را بیان کنم از عباراتی از قبیل تمیز ، صیقل خورده و در حد و اندازه خود استفاده میکنم. فیلم شهر موفق میشود که در روایت داستان خود بسیار بهینه عمل کند. نه خیلی طولانی است و نه آنقدر کوتاه که مجبور شود بخشی از فیلمنامهاش را به زور در فیلم جای بدهد از سوی دیگر به کلیشههای ژانر خود نیز وفادار است و هم اکشن را از سویی شاهدیم و هم تعلیق مورد انتظار از یک فیلم جنایی سرقتی. هم در جناح سارقین از زیرکی و حرفهگری آنها لذت میبریم و هم در سمت مجریان قانون شاهد هستیم که آنها نیز بی دست و پا نیستند.
یکی از مواردی که به شما به عنوان مخاطب کمک میکند تا عیار فیلم را برای خود مشخص کنید افتتاحیه فیلمها است. برخی از فیلمهای قدرتمند سینما در این ویژگی مشترکاند که از همان ابتدا و در پرده آغازین میتوانند بیننده را به درون صحنه نمایش بکشانند. از این منظر شهر واقعاً تاثیرگذار عمل میکند. افتتاحیه فیلم با سرقت از بانک آغاز میشود و در همین ابتدا فیلم همه ملزومات را برای نوید یک فیلم دیدنی به ما نمایش میدهد. سکانسی که در آن جدیت و خشونت سارقان را میبینیم و در عین حال حرفهگری آنها را که دست به خشونت کور نمیزنند و شخصیت یاغی گروه نیز در همین سکانس معرفی میشود و در مییابیم که یکی از این اعضا میتواند پاشنه آشیل گروه محسوب شود. همه این اطلاعات در طی کارگردانی و فیلمبرداری و به تبع آن تدوین سرراست و حساب شده است که به وجود میآید و میتواند عملکرد داشته باشد.

و اما بوستون. برای من اگر بوستون وجود نداشت فیلم شهر تا سطح یک فیلم معمولی پایین میآمد. اما آنچه که باعث میشود تا the town جلوه منحصر به فردی داشته باشد، اصالت محلیای است که با خود به همراه دارد. تمام صحنههای فیلم پر شده از خیابانها و کوچههای بوستون و بالاخص چارلزتون همراه با لهجه غلیظ ساکنانش. این باعث میشود تا داستان فیلم و درون مایه آن با هویت محلی بوستون پیوند بخورد و به نوعی همانطور که اسم فیلم اعلام میدارد، the town نه داستان یک گروه سارق مسلح، بلکه داستان یک شهر باشد. شهری که فرهنگ حاکم بر آن چنان سنگین است که داگ میخواهد با دور شدن از آن از سرنوشت خود رهایی یابد. داگ و جم دو قطب مخالف یکدیگر را در فیلمنامه نمایندگی میکنند. جم آنچه را که هست و آنچه را که خانواده و شهر به وی عرضه کرده پذیرفته در حالی که داگ عاشق پیشه که دل در گرو مدیر داخل بانک بسته ، تمام تلاش خود را بر این هدف متمرکز کرده که از این حرفه خود را خارج نماید و پس از آخرین سرقت به میامی در فلوریدا مهاجرت کند.

در کل فیلم شهر به عنوان یک اثر جنایی، خوش ساخت و محترم است و قطعاً در مقام مقایسه با فیلمهای هم سبک خود یک فیلم انقلابی نیست اما محصولی شیک و تروتمیز ارائه میدهد. همانند کاراکترهای سارقش که حرفه ای و تمیز کار میکنند. محصولی که کیفیت خود را مدیون فیلمنامه استاندارد و حساب شده و کارگردانی پخته و بازی درخشان جرمی رنر است.
نویسنده : امیرحسین رمضانی



